پس از آنکه امام حسین(ع) شب عاشورا را مهلت گرفت، تمام این شب را به نماز تهجد، نیایش و مناجات، قرائت قرآن و گفت وگو با اصحاب و اهل بیت خود گذرانید.
هنگامی که بامداد روز عاشورا دمید و نماز صبح را به جماعت برگزار کردند، از صبح این روز تا شامگاه حوادث مهمی در سرزمین کربلا روی داد که در تاریخ اسلام و تاریخ بشریت، ماندنی و جاودانه شده است.
در این روز، دو سپاه در برابر یکدیگر قرار گرفتند که فاصله میان آنان گرچه از نظر فیزیکی بسیار نزدیک، ولیکن از نظر روحی و معنوی تفاوت بسیار بود، فاصلهای بین ابتدا و انتهای آفرینش، تفاوتی بین تمام جهل و کفر و نفاق و تمام ایمان و تقوا.
به همین جهت امام حسین(ع) درباره اصحاب خویش در شب عاشورا فرمودند: همانا من اصحابی باوفاتر و بهتر از اصحاب خود نمی دانم و اهل بیتی از اهل بیت خود نیکوتر ندانم. خداوند شما را جزای خیر دهد.
در روز عاشورا امام حسین(ع) لشکریانش را به این شرح تنظیم کرد: (زهیر بن قین) به فرماندهی بخش میمنه، (حبیب بن مظاهر) به فرماندهی بخش میسره و پرچم سپاه را به دست برادرش عباس سپرد. تعداد یاران امام حسین(ع) در بامداد عاشورا، 32 نفر سواره و 40 تن پیاده بودند.
و به روایتی تعداد پیادگان 82 تن بود و به روایت دیگر از امام محمد باقر(ع)، تعداد سوارگان 45 تن و تعداد پیادگان یکصد نفر بوده اند.
اما سپاه عمر بن سعد که تعداد آنها حداقل شش هزار نفر بود، در میمنه، (عمرو بن حجاج زبیدی) و در میسره، (شمرابن ذی الجوشن) و بر سوارگان، (عروة بن قیس) و بر رجاله و ریش سفیدان، (شبث ابن ربعی) قرار داشتند و پرچم سپاه به دست (درید) غلام عمرابن سعد بود.
امام حسین(ع) پیش از شعله ور شدن جنگ، بر مرکبی سوار شد و در مقابل سپاه دشمن قرار گرفت و برای آنان خطبه بلیغی ایراد کرد و آنان را از اقدام به جنگ و خونریزی و متابعت باطل برحذر داشت.
گرچه سخنان پندآمیز امام حسین(ع) در قلوب سیاه اکثریت سپاه دشمن، تاثیر مثبتی برجای نگذاشت، ولیکن تعداد اندکی را از خواب غفلت بیدار کرد و آنان را از کرده خویش پشیمان ساخت.
معروف ترین شخصیتی که در روز عاشورا، سپاه دشمن را رها کرد و به سپاه نور پیوست، (حر بن یزید ریاحی) بود که به اتفاق پسر و برادر خویش، پس از پیوستن به امام حسین(ع) با دشمنانش به نبرد برخاستند.
پس از خطبه امام حسین(ع)، جنگ گروهی بین دو سپاه با تیرانداختن عمرابن سعد به سوی خیمههای امام حسین(ع) آغاز شد و ساعتی به طول انجامید و شهامت و دلیری یک سپاه کمتر از صد تن در مقابل یک سپاه سی هزار نفری، تماشایی و غیرقابل توصیف بود.
پس از فروکش کردن حمله گروهی، نبرد انفرادی آغاز شد که بیتردید برتری سپاهیان امام که با کمال ایمان و یقین میجنگیدند بر سپاهیان عمر بن سعد که در کمال شک و تردید، مجبور به جنگ شده بودند، هویدا بود.
در این مرحله یاران امام حسین(ع) با اجازه آن حضرت، از یکدیگر سبقت میگرفته و پس از جنگ با دشمن به شهادت میرسیدند.
به هنگام ظهر، امام حسین(ع) با اندک یار باقی مانده خویش، به نماز ایستاد و دشمن (که از نماز، همیشه وحشت داشته و دارد) آن حضرت را از دور تیرباران کردند.
پس از نماز، باقی یاران امام حسین(ع) یکی پس از دیگری به میدان رفته و به درجه شهادت نایل آمدند.
معروف ترین اصحاب و یاران حضرت که شربت شهادت نوشیدند عبارتند از: حضرت عباس ابن علی قاسم ابن حسن، عبدالله ابن مسلم، عبدالله ابن حسن، ابوبکر ابن حسن، شوذب و عابس ابن ابی شبیب، حنظله ابن اسعد، نافع ابن هلال، زهیر ابن قین، ابوثمامه صیداوی، مسلم ابن عوسجه، علی ابن مظاهر، حبیب ابن مظاهر، بریر ابن خضیر، وهب ابن عبدالله و حر ابن یزید ریاحی.
عصر عاشورا پس از شهادت همه یاران و اصحاب امام حسین(ع)، آن حضرت لباس رزم به تن پوشید و عازم جهاد شد.
ابتدا لشکریان عمر ابن سعد را برای چندمین بار، پند و موعظه کرد و آنان را به جدا شدن از صفوف جنگ طلبان و خون آشامان عبیدالله ابن زیاد دعوت کرد.
پس از آن، با آنان به نبرد برخاست و تعداد زیادی را به خاک هلاکت رسانید.
سرانجام پلیدان کربلا، آن حضرت را محاصره کرده و به طرز فجیعی او را به شهادت رساندند. گرچه تعدادی از منافقان در شهادت آن حضرت مشارکت داشتند ولیکن شمرابن ذی الجوشن، سر آن حضرت را از بدن جدا کرد.
پس از شهادت امام حسین(ع) خیمههای اهل بیت را غارت کردند و فرومایگان از برداشتن هیچ چیزی دریغ نکردند. حتی پوست گوسفندی را که امام زین العابدین(ع) در شدت تب و بیماری روی آن، خوابیده بود، به غارت بردند.
پس از غارت خیمهها، به دستور عمرابن سعد، خیمهها را آتش زدند و زنان و کودکان امام حسین(ع) و بازماندگان شهدا به بیابانها پراکنده شدند.
در این روز بازماندگان اهل بیت(ع) را برای اسارت آماده کردند و عمرابن سعد پس از شهادت امام حسین(ع)، سر آن حضرت را به (خولی) سپرد تا به تعجیل به نزد عبیدالله ابن زیاد در کوفه برساند.
سرهای سایر شهدا را نیز از بدن جدا کردند و آنها را بین سران قبایل تقسیم کرده و به سرپرستی شمر به کوفه فرستادند تا در نزد عبیدالله ابن زیاد، تقرب جویند.
لینک مطلب: https://www.ansarpress.com/farsi/1217